098

HomeIranPoetryHafez Shirazi - Unicode

[email]

098

اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح
سواد زلف سياه تو جاعل الظلمات
بياض روی چو ماه تو فالق الاصباح
ز چين زلف کمندت کسی نيافت خلاص
از آن کمانچه ابرو و تير چشم نجاح
ز ديده‌ام شده يک چشمه در کنار روان
که آشنا نکند در ميان آن ملاح
لب چو آب حيات تو هست قوت جان
وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح
بداد لعل لبت بوسه‌ای به صد زاری
گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح
دعای جان تو ورد زبان مشتاقان
هميشه تا که بود متصل مسا و صباح
صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ
ز رند و عاشق و مجنون کسی نيافت صلاح