310

HomeIranPoetryHafez Shirazi - Unicode

[email]

310

مرحبا طاير فرخ پی فرخنده پيام
خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجرای من و معشوق مرا پايان نيست
هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما
سرو می‌نازد و خوش نيست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همی‌فرمايد
برو ای شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفير
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد
من له يقتل داY دنف کيف ينام
تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم
ذاک دعوای و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروی تو دارد شايد
جای در گوشه محراب کنند اهل کلام