424

HomeIranPoetryHafez Shirazi - Unicode

[email]

424

از من جدا مشو که توام نور ديده‌ای
آرام جان و مونس قلب رميده‌ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پيراهن صبوری ايشان دريده‌ای
از چشم بخت خويش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غايت خوبی رسيده‌ای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را نديده‌ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بيش از گليم خويش مگر پا کشيده‌ای